آبشار حقیقت به آبشار تهران (جاده کن سولقان به جاده تهران کرج ) 93.9.21
کد مطلب : 238
تاریخ : چهارشنبه 3 دي 1393 - 04:13

برنامه : آبشار حقیقت -  دره 18 بهشت – قله وردیج – آبشار تهران93.9.21

 

لیدر و راهنما : استاد تاجبخش

سرپرست : نادر رضایی

عکاس : مجتبی حاتمی

همنوردان : 13 نفر

 

گزارش : جواد سرخوش


چیزی درتو،

مرا به دلدادگی میبرد، آنسان که گلها، باکمندعطرها، پروانه ها را به دام میکشند،

چیزی درتو

مرابه احساس عاشقانه میبرد، آنسان که برکه ها، ترانۀ رنگین کمانها را با لحن لالائی، برای ماه میخوانند

چیزی درتو،

مرابه جاهائی میبرد، که هرگزنرفته ام، به سلام اوّلین گلسرخ ،به حضور سبز دستانت به آغوش اوّلین شب عشق، که پراز نازُ نیازُ بوسه است

چیزی درتو دنیاراخالی میکند، تا تو تنها اوی من باشی

 

 

 

سلام   یه جمعه دیگه و یه برنامه دیگه ،،،

این هفته قرار بود بریم کویر ورامین که بنا به دلایلی  موکول شد به بعد و قرار شد به ارتفاعات غرب تهران بریم ،برنامه با سوار شدن بچه ها ساعت ۶ دم فرهنگسرا آغاز شد .من هم با آقای مداح و همسرشون که اولین بار بود گروه رو همراهی میکردن  تو شهران به بچه ها ملحق شدیم.

 7 صبح آبشار حقیقت شد نقطه فرود ما از ماشین و نقطه آغاز برنامه.بعد از چند دقیقه پیاده روی مراسم معارفه روبروی تونل های به جامانده از عصر پارینه سنگی  که مربوط به پروژه تهران شمال میشد برگزار شد و طی آن آقای رضایی به عنوان سرپرست و آقای غرات به عنوان مسئول نظم وجمع آوری گروه از دل طبیعت انتخاب شد وآقا مجتبی هم که به دلیل سفر دیشب، امروز حال بقیه رو نداشت مسئول عکاسی شد.خلاصه بعد از معارفه سوت آغاز نواخته شد و کم کم وارد دره ۱۸ بهشت شدیم

(به دلیل وجود ۱۸ دره در این مکان ،که هر دره برای خودش چشمه ای دارداین نام انتخاب شده)

 

 

 

عبور از دره در کنار صدای آب و صدای پرندگان و به دور از آلودگی این روزهای تهران واقعا لذتی داشت ،جای همگی خالی،حرکت در مسیر تقریبا  هموار ادامه داشت تا اینکه ساعت 8.15 صبح حاجی اجازه صرف صبحانه رو دادن و در کنار آبشار حقیقت و چشمه کنار آن بساط آتیشو چای هیزمی بر پا شد.

 

 

 

 بعد از 45 دقیقه دو باره به راه افتادیم،عبور از میان نیزارها و گذشتن از کنار لانه پرندگان درکنار حافظ خوانی آقای غرات عزیز روح آزرده ناشی از زندگی شهری را صیقل میداد.  

میان راه حاجی  استراحت  ۱۰ دقیقه ای داد تا   در سکوت کامل به صدای طبیعت گوش بدیم که واقعا در این روزای شلوغ تهرون خیلی چسبید وانرژی از دست رفتمونو  برگردوند واین نکته رو دوباره یادآور شد که هدف  از کوهنوردی رسیدن به قله نیست بلکه هدف  لذت بردن از طبیعته..چه بسیار کسانی که صرفا فقط برای  دست پیدا کردن به قله ای جون خودشونو به خطر انداختن .

 

 

 

با عبور از دره در حالی که کم کم ارتفاع می گرفتیم به گردنه رسیدیم و بعد بطرف باغ های وردیج فرود آمدیم .

 

 

با استراحت چند دقیقه ای کنار یکی از باغها،دوباره شروع کردیم به ارتفاع گرفتن و حرکت به سمت قله وردیج.هوای نسبتا سرد و وزش باد اجازه استراحت رو نمیداد …

 

 

بالاخره ساعت 14 رسیدیم به قله وردیج (ارتفاع تقریبی 2800)،،،،قله واریش روبرومون و قله پهن حصار و بند عیش در دور دست دیده میشد ،

 

 

بعد از توقف چند دقیقه ای ،  روی خط الراس شروع کردیم به سمت آبشار تهران. وجود یخ زدگی هایی در طول مسیر باعث شد حاجی دست به طناب بشه و بعضی از دوستان رو با حمایت عبور بدیم ، این یاد آور این نکته بود که همیشه در کوه باید با تجهیزات کامل  حرکت کرد حتی  در بهترین شرایط  هوایی،

کم کم در یاچه چیتگر سمت راست ما نمایان شد در ارتفاعات مشرف به شهرک راه آهن پیش رفتیم  تا اینکه بالاخره  ساعت 14.40 حاجی اجازه صرف ناهار رو در نزدیکی کله قندی  ،روبروی دریاچه خلیج فارس در پناه دیواره ای صادر کردن ،،،،،بر پا کردن آتیش و صرف چای هیزمی  تو یه  سرما واقعا خیلی چسبید که با همت آقا همت  و دوستان بر پا شده بود ،

 

 

 

بعد از  صرف غذا و استراحت دو باره  شروع کردیم به حرکت ،،،،تا دامنه کله قندی پیش رفتیم و از اونجا مسیر فرود به سمت آبشار تهران در پیش گرفته شد ،

 


 

به دلیل نزدیک شدن به تاریکی هوا به سرعت پایین اومدیمو ساعت 17 رسیدیم آبشار تهران.

آبشار مثل همیشه شلوغ و حاجی هم که ماشالا با همه  شوخی میکرد .با پایین اومدن از پله ها  ساعت 17.20 توی پارکینگ شماره پنج سوار ماشین اقای حقیقی شدیم و این  پایانی بود برای یه روز خاطره انگیز تو دل طبیعت.

)R.S                                                                 (جواد سرخوش  


منبع : گروه کوهنوردی پرسون - پنجره ای به کوهستان
لینک این مطلب : http://www.window2mountains.comp238