ده واریش - قله چشمه شاهی 3300 متر 92.3.3
کد مطلب : 177
تاریخ : دوشنبه 13 خرداد 1392 - 04:52

 

برنامه : ده واریش - رشته کوه پهنه حصار-قله چشمه شاهی 3300 متر 92.3.3

لیدر و راهنما : استاد تاجبخش

سرپرست : آقای قربانی

عکاس : محمد شهابی

همنوردان : 12 نفر

 

گزارش : آتیه

 

منت خدای را عزوجل که مزه "اعتکاف " نچشیده ! لذت دیدار بهشت بر ما چشانید...


 

جمعه سوم خرداد...اولین هفته خردادماه است و برنامه ما صعود به پهنه حصار از طریق ده واریش...من که واریش ندیده ام!surprise یعنی 5-4 سال اخیر که این برنامه را نداشته ایم...طبق اطلاعات واصله ، خود حاجی لیدر هم 16- 15 سالی هست که این مسیر را نرفته اند... به قول آقا شجاع ، این روزها حاجی لیدر ما ، زیرخاکی هاشون رو ، رو می کنندcheeky

حرکت5.30 صبح اعلام شده بود که خواب ماندن یکی از پای ثابتها ، تاخیری ایجاد کرد (و البته ما هم نامردی نکرده و جریمه این تاخیر را موقع برگشت، به شکلی سنتی و بسیار خوشمزه ! دریافت نمودیم cheeky)

 

توی اتوبان تهران- کرج بدنبال خروجی واریش بودیم ....برج سازی های حاشیه تهران و راهسازی های اخیر و تابلوهای برداشته شده  و هنوزنصب نشده ! چند دوری ما را چرخاند تا بالاخره جاده واریش را یافتیم و البته بدک هم نشد...چشم مان به جمال  " دریاچه خلیج فارس "هم روشن شد.

 

دریاچه شهدای خلیج فارس در شمـالغـرب شهـر تهـران و شمـال پارك جنگلی چیتگر قرار گرفتهاست. آب رودخانه کن پس از عبور از یک بند انحرافی و سازه رسوبگیر، وارد این دریاچه 140 هکتاری می شود.

دریاچه شهدای خلیج فارس و متعلقات آن شامل اماکن مذهبی، تفریحی و تفرجگاهی است که در دو مرحله اجراشده و مورد بهرهبرداری قرارمیگیرد.

 


 اگرچه مطالعات مربوط به طراحی دریاچه شهدای خلیج فارس به عنوان محور توسعه منطقه 22 شهرداری تهران از سال 1379 آغازشد اما باید دانست که نخستین ایده ها برای اجرای چنین پروژهای به حدود 40 سال پیش بازمی‌‌گردد. درنهایت اجرای این پروژه پس از بازنگری در طرح های اولیه از مهرماه 1389 آغازشد تا رویای 40 ساله شهروندان پایتخت نشین برای داشتن دریاچهای در اقلیم نیمه خشک شهر تهران ظرف مدت 30 ماه به حقیقت بپیوندد.

 

هدف اصلی از ساخت دریاچه شهدای خلیج فارس، ایجاد یک منطقه گردشگری، تفریحی و تفرجگاهی است که علاوه براین، امکان بهرهبرداری بهینه از منابع آبی موجود در محدوده طرح و تلطیف هوای بخشی از شهر تهران را تأمینمیکند.

 

جاده واریش جاده قشنگی است...در کنار دره و رودخانه ...  با شیبی نسبتا زیاد ...  و با پیچ و تابهایی تا حدی شبیه جاده چالوس ... که شما را به "روستای وردیج" و سپس به "روستای واریش" با ارتفاع 2250 متر می رساند...

به واریش که می رسید اول باید عوارضی را پرداخت کنید... 5000 تومان برای ورود مینی بوس...در واقع حق پارکینگ...قبض هم صادر می کنند... یعنی که حساب و کتاب دارد...عجب خودمختار شده اند این ملت... به شکلی کاملا خودجوش!blush نمی دانم چرا یاد رضا شاه خدابیامرز می افتم.

 

 

در غربیترین نقطه شهر تهران و در امتداد جادهای کوهستانی و پیچ در پیچ، دو روستای کوچک و آرام در دل کوههای البرز میانی قرار گرفتهاند به نام وَردیج و واریش. روستاهایی که فارغ از همهمه و شلوغی شهر تهران، ساکت و آرام در دل کوهستان البرز جا خوش کرده‌‌اند.

دسترسی به این روستاها از طریق اتوبان تهران-کرج و از بالای وردآورد امکانپذیر است.. ارتفاع روستای وردیج از سطح دریا 1850 متر و ارتفاع روستای واریش 2250 متر است.به علت قرار گرفتن این دو روستا در موقعیت کوهستانی و غربی ترین نقطه شهر تهران و در مجاورت بادهای غرب به شرق تهران، عاری از هرگونه آلودگی تنفسی بوده و دارای آب و هوایی خنک میباشند.

 

وردیج، روستای آدمک‌‌های سنگی!

وارد جاده وردیج و واریش که میشوید، پس از حدود 12 کیلومتر رانندگی در پیچ و خم جاده، به ورودی روستای وردیج در سمت راست جاده میرسید. تابلویی با عنوان «خیابان شهید وردیجی» نشانه ورودی روستا است. روستا به جاده نزدیک است و حدود 500 متر پایینتر قرار دارد.

در اطراف وردیج میتوانید دیدنیترین تابلوهای سنگتراشی طبیعت را مشاهده کنید. روستایی که در اطراف آن، هنرنمایی طبیعت در فرسایش سنگها و خلق مجسمههای بادساخته به چشم میخورد. اشکالی که بیش از هر چیز جمجمه انسان و بدن جانوران وحشی را برایتان تداعی خواهند کرد. اینجا قلمرو فرمانروایی آدمکهای سنگی است و به عقیده خیلی ها شاهکاری از طبیعت است. یک نگارخانه طبیعی و مسحورکننده!

برای تماشای این تابلوهای زیبای سنگی نیازی به ورود به روستا نیست. بدون این که وارد وردیج شوید، مسیر جاده را به سمت واریش ادامه دهید. فقط کافی است به صخرههای کنار جاده نگاهی بیندازید تا این اشکال زیبا را ببینید.

 

 

ساعت 7.40 استارت برنامه زده شد...

بسم ا... را گفتیم و راه افتادیم... با گردشی به سمت راست به انتهای ده  رسیدیم ...حوضچه های جمع آوری آب برای آبیاری باغات، دوستان را به صرافت آب تنی انداخته بود.... حرکت را در امتداد دره ادامه دادیم ... ساعت 9 صبح ، در کنار آب و در زیر سایه درختان، نیم ساعتی اطراق داشتیم برای صبحانه و دوباره براه افتادیم.

 

 

بطرف دشت...و راه پاکوب با شیبی  ملایم ...و سکوت دشت پر از آواز جیرجیرکها و هر از گاهی نغمه پرندگان... اینجا خبری از دود گازوئیل و هیاهوی سرسام آور شهر نیست ...هوا پاک پاک...آسمان آبی آبی ... و دامنه های واریش سبز سبز... خدای من ! کی فکر میکرد درست بغل گوش تهران یه همچین بهشتی باشه.cheekyheartcheeky

 

 

کم کم شیب مسیر شروع شد....مستقیم و متمایل به چپ حرکت می کردیم تا به تنگه ای رسیدیم..و بعد از تنگه بطرف بالا و متمایل به راست ...بین مسیر چند تا استراحت 2-1 دقیقه ای داشتیم تا به گردنه اصلی رسیدیم...امروز تنها نیستیم ، کوهنوردان دیگری هم در مسیر قله اند، ولی گروه 12 نفره ما تنها گروهی ست که همه دوستان با هماهنگی قابل قبولی صعود را ادامه می دهند...یاشاسین همه مونcheeky

 

                

 

نزدیک گردنه اصلی، گله ای پرشمار با نظمی مثال زدنی در عبورند و بزی در حال فارغ شدن! و بزغاله ای تازه متولد شده ...و عکاسان به شتاب برای شکار لحظه ها...بز مادر پا به فرار می گذارد و بزغاله بینوا ،سراسیمه و سرگردان...بابا، بیایید کنار! تنهاشون بذارید.این بچه مشکل شخصیتی پیدا میکنه coolکسی گوشش به حرف من بدهکار نیست!crying

 

 

 

حالا نوبت یال اصلی است که شیب تندی دارد و نفس گیر...و بالاخره ما را به رشته کوه پهنه حصار و قله چشمه شاهی می رساند.

 

پهنه‌حصار، نام رشته‌کوه و قله‌ای است در منطقه البرز مرکزی و در شمال غرب تهران از ارتفاعات بخش کن به ارتفاع ۳۳۷۵ متر. رودی که از دامنهٔ شرقی این کوه سرچشمه می‌گیرد، در مسیر خود، آبشار سنگان را می‌سازد و در نهایت به رود کن می‌ریزد.

این رشته‌کوه بین جاده سولقان و جاده چالوس قرار داشته و از شمال به شهرستانک، از غرب به روستای خور و جاده چالوس، از شرق به دهکده سنگان و جاده سولقان و از جنوب به منطقه واریش و وردآورد منتهی می‌شود.

به این قله "پهنه سار" ، "پهن حصار" و "پشته بند" هم گفته میشود و نام رسمی آن در برخی منابع و سایتها "گندم چال" میباشد. 

 


قله پهنه حصارو چشمه شاهی:

 در مورد موقعیت قله پهنه حصارو چشمه شاهی ، در نقشه های مختلف اختلاف نظر وجود دارد.ولی قاعدتا قله پهنه حصار بلندترین قله مشرف به دشت باید باشد .بنابراین قله شمالی دشت با ارتفاع 100 متر بلندتراز قله جنوبی با سنگ چین و باد پناه چهار گوش به ارتفاع حدود 1.5 متر و طول و عرض حدود 2.5 متر "پهنه حصار" و قله جنوبی " چشمه شاهی" خواهد بود.دشت پهنه حصار نیز مابین قله های پهنه حصار و چشمه شاهی قرار دارد.  

 

مهمترین مسیر های صعود:

- از جبهه جنوبی، وردآورد و روستای واریش

- از جبهه شرقی، جاده امام زاده داود و روستای سنگان

- از جبهه جنوب غربی، جاده چالوس و روستای کندر

- از جبهه غربی، جاده چالوس و روستای چاران

- از جبهه شمال غربی، جاده چالوس و روستای خور.

 

ساعت 12 روی قله چشمه شاهی هستیم...ابتدای رشته کوه پهنه حصار و با سنگ چینی کوچک مشخص...ارتفاع حدود 3300متر... متاسفانه عکاس ما هنوز آب بندی نشده! و از گروه عقب مانده...به طرف دشت سرازیر می شویم.

 

 

و دشت ...چه دشتی...قطعه ای از بهشت... به غایت سبز...و چشمه ها روان و در پیچ و تاب...با امامزاده ای آرمیده در میان... خدای من ! کی فکر میکرد پشت این دیوارهای سنگی و ستبر پهنه حصار ، چنین بهشتی منتظرمون باشه.heartheartheart

 

 

 نیم ساعتی در این بهشت مدهوش و سرمست بودیم که حاجی لیدر گوشزدمان کرد که باید راه بیفتیم...با امامزاده "بی بی زرین قمر " عکسی گرفتیم و از چشمه کنار امامزاده آب برداشتیم و راه افتادیم.

 

 

زيارتگاه بي بي زرين قمر:

در بلندای کوه های البرز مرکزی ، در پیچ و خم های جاده چالوس شهرستان کرج ، در جنوب روستای خور و جنوب غربي روستاي چاران و شمال شرقی روستای کندر و غرب روستای کشار در ارتفاع 3150 متری کوه های پهنه سار ، زیارتگاهی است که اخیراً بنای تازه ای بر آن به نام بی بی کوهسار استوار  کرده اند. ساختمان اولیه آن را در سال 1342 شخصی به نام حاج حمزه محمد نبي بنا بر خوابی که دیده بود بنا کرده است. این مکان  از 200 سال قبل هم مورد توجه و مکانی مقدس برای زائران بوده است. در اطراف این مکان مقدس چمن های سبز و گل های زرد وحشی طراوت خاصی ایجاد کرده است و همه ساله در خرداد ماه با آب شدن برف ها زائران زیادی جذب آن می شوند و از آب و هوای خوش آن بهره مند می گردند.

 

مردمان روستاهای اطراف مثل کندر ، کشار ، خور و دیگر نقاط ، دلیل مقدس بودن این مکان را بدان جهت می دانند که خواهران امام رضا ( ع ) به نام بدرالنساء و زرین قمر که از دست اعمال حاکمان وقت در حال فرار بودند برای رهایی از آن ها به این صخره سنگ پناه می آورند و به جای گفتن « یاهو » « یا الله » می گویند : « یا کوه » سپس کوه و سنگ می شکافد و آن ها را در دل خود جای می دهد. دشمنان ضربه شمشیری بدانجا می زنند و شکافی پدید می آید که امروز ترک خودگی موجود در سنگ نشان آن است.

 

 

برای برگشت قله چشمه شاهی را دور زدیم و از روی نقاب برفی که پشت قله تشکیل شده بود با احتیاط گذشتیم و با کمی نشیب و فراز دوباره به گردنه رسیدیم.

 

 

روی گردنه گله در حال چرت بود وچوپانان در حال ناهار...مسیر را بطرف تنگه و سپس دشت برگشتیم و با توقفی یکساعته برای ناهار، در کنار رودخانه، بالاخره ساعت 16.50 با کوله باری پر از طراوت بهشت و عطر سبزه ها، واریش را ترک کردیم.

                                                              درود و بدرود

                                                                                  آتیه


منبع : گروه کوهنوردی پرسون - پنجره ای به کوهستان
لینک این مطلب : http://www.window2mountains.comp177